loading...
سرگرمی

سمیه بازدید : 25 سه شنبه 22 مرداد 1392 نظرات (0)

 

خونه دانشجویی جائیست که ظرفارو همیشه قبل از خوردنه غذا می شورن نه بعدِ غذا :دی

تازه اونم فقط ظرفایی که نیاز داریم :)))
خونه دانشجویی جائیست که ظرفارو همیشه قبل از خوردنه غذا می شورن نه بعدِ غذا :دی

 تازه اونم فقط ظرفایی که نیاز داریم :)))

 

سمیه بازدید : 15 جمعه 21 تیر 1392 نظرات (0)

 

 

Long time no see :دارم لونگ میپیچم نگاه نکن
His friends:دوستان هیز
Categorize:نوعی غذای شمالی که با برنج و گوشت گراز طبخ میشود
Acrobat reader:ژیمناستیکه موقع اجرا خراب می کند
Quintuplet: این تاپاله کجاست؟...
Good Luck: چه لاکِ قشنگی‌ زدی
Subsystem: صاحب دستگاه
Godzilla: خدای استفاده کردن از مرورگر موزیلا

سمیه بازدید : 20 پنجشنبه 20 تیر 1392 نظرات (1)

 

شوهری یک پیامک به همسرش ارسال کرد:

سلام. من امشب دیر میام خونه. لطفاً همه لباسهای کثیف من رو بشور و غذای مورد علاقه ام رو درست کن.

ولی پاسخی نیومد!

پیامک دیگری فرستاد:
راستی! یادم رفت بهت بگم که حقوقم اضافه شده و آخر ماه میخوام برات یه ماشین بخرم.

همسر:
وای خدای من! واقعاً؟ ^_^

شوهر :
نه، میخواستم مطمئن بشم که پیغام اولم به دستت رسیده

سمیه بازدید : 27 جمعه 14 تیر 1392 نظرات (0)
یه روزه آفتابی، یه خانمِ انگلیسی روی عرشه کشتی در سواحل مکزیک به دریانگاه میکرد

که ناگهان انگشتر الماس گرانبهایش از انگشتش سر خورد و افتاد تو آب و زن با

ناراحتی این سفر را سپری کرد…

… پس از 15 سال که به شهر مکزیکو سیتی رفته بود، در یک رستوران در کنار ساحل

سفارش خوراک ماهی داد، وقتی داشت ماهی رو میخورد

یه جسم سفت و سخت زیر دندونش حس کرد و وقتی در آورد دید

استخوان ماهیه!

نکنه فکر کردی انگشتره!؟

بابا تو دیگه خیلی تخیلت قویه!:)))))
سمیه بازدید : 89 پنجشنبه 13 تیر 1392 نظرات (0)

 

من از کلاس اول تا پنجم ابتدایی عینکی بودم,همون اول بابام برام عینک گرفت که هرکدوم از شیشه هاش مستقل یه تلویزیون 42 اینچ بود ,بعد اونوخت تمام رسالت من تو این پنج سال ازبین بردن این عینکه بود لامصب معلوم نبود جنسش از چی بود که هرکاریش میکردی هیچیش نمیشد ,یه دفعه رفت زیر کون دوستم,یه دفعه معلم با دفتر دیکته کوبید تو صورتم عینک سوت شد ته کلاس ,یه دفعه افتاد تو تو سوراخ توالت, یه خطم حداقل روش نیافتاد دلمون خوش باشه ,دیگه سال اخر عزم جزم کردم که بالاخره سربه نیسش کنم,یه روز از راه مدرسه که میومدم خونه ,انداختمش تو جوب اب واومدم به ننه بابام با کولی بازی گفتم گم کردم ,حالا بماند که چقدر فش خوردم, بالاخره قرارشد بابام یکی دیگه اون مدلی که خودم دوست دارم بخره ,فردا صبش زنگ خونمون زدن,داداشم رفت دم در وقتی برگشت عینک صاب مرده باش بود وگفت بیا عینکتو ازتو جوب پیدا کردن تا دیدن شناختنش اوردنش درخونه:|
یعنی هنوز که هنوز دنبال اون کسی هستم که عینک رو پیدا کرده بود وبا احساساتم بازی کرد :( حالا هنوزم عینک رو دارم قرار به موزه ملی اهداش کنم :)))))))


سمیه بازدید : 27 شنبه 08 تیر 1392 نظرات (0)

 

ضد حال یعنی که
.
.
.
.
.
.

.
.

دست تو دماغت بکنی بعد ببری زیرِ میز

بعد دست بخوره به محتویات یکی دیگه :|

سمیه بازدید : 15 پنجشنبه 15 فروردین 1392 نظرات (0)

ﻭ ﺭﻧﮕﯿﻦ ﻧﺸﺴﺘﯿﻢ ﭘﺴﺮ ﺑﭽﻪ ﻓﺴﻘﻠﯽ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﻣﯿﮕﻪ ﺑﺒﺨﺸﯿﺪ
ﺷﻤﺎ ﺍﻧـــﺎﺭﻭ ﭼﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﺪ؟؟؟
ﻣﻨﻢ ﮐﺎﻣﻼ ﺑﺎ ﮐﻼﺱ ﻣﯿﮕﻢ ﻣﺎ ﺩﻭﻥ ﻣﯽﮐﻨﯿﻢ ﻋﺰﯾﺰﻡ ﺑﺪ ﺑﺎ ﮔﻠﭙﺮ ﻭ ﻧﻤﮏ
ﻣﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ...
ﻣﯿﮕﻪ ﺍﻩ ﺍﻩ ﺷﻤﺎ ﭼﻘﺪﺭ ... ﮐﺜﺎﻓﺘﯿﺪ ﻣﺎ ﺍﻧﺎﺭﻭ ﻧﻤﯿﺨﻮﺭﯾﻢ ﺳﯿﻔﻮﻥ ﻣﯿﮑﺸﯾﻢ ﺁﺏ
ﺑﺒﺮﺩﺵ

سمیه بازدید : 16 چهارشنبه 20 دی 1391 نظرات (0)
مراحل درس خوندن من :

1.خوابيدن روي جزوه
2.گرفتن مشکلات و نواقص گل هاي قالي
3.جمع کردن آشغال هاي ريز و درشت اطراف؛به شعاع یه متر
4.خاک گيري گوشه هاي موبايل
5.گرفتن چندين عکس با گوشي از خودم در حالت هاي مختلف ژست درس خوندن
6.اس ام اس بازي با بچه هاي كلاس که هر کدوم چه قدر درس خوندن
7.خوندن يادگاري هاي جزوه که رفقا سرکلاس نوشتن
8.به فحش کشيدن استاد و فک و فاميل هاش
و در آخر هم ...
خسته شدم ، یه چیزی میخورمو میام فیسبوک ..!

سمیه بازدید : 23 جمعه 15 دی 1391 نظرات (0)
از یک تا ده یه عدد انتخاب کن؟؟
.
.
.
.
ضرب در دو کن؟؟
.
.
.
.
.
به اضافه سن خودت کن؟؟
.
.
.
.
.
منهای 2 کن؟؟
.
.
.
.
حالا ضرب در 3/14 کن؟؟
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
اونو ولش کن خودت خوبی؟؟

سمیه بازدید : 19 جمعه 15 دی 1391 نظرات (0)

یه سوال اگه ما الان تو مریخ زندگی میکردیم به جای نخوری زمین باید میگفتیم نخوری مریخ ؟؟؟؟؟؟.

سمیه بازدید : 14 یکشنبه 10 دی 1391 نظرات (0)

 

تهوع‌ آور‌ترین سوالهای فامیلی

کودکی:مامانتو بیشتر دوست داری یا باباتو؟

مدرسه: معدلت چند شد؟

دانشجویی:درسِت کی تموم می‌شه؟

بعدر از درس:چرا ازدواج نمی‌کنی؟

یعد از ازدواج:چرا بچه دار نمیشین؟

بعد از بچه:این بچه قیافه‌ش به کی رفته؟

سمیه بازدید : 12 شنبه 09 دی 1391 نظرات (0)


 
ديشب اينترنتم قطع شد
.
.
.
. .
.
.
.

رفتم يه ذره با خانواده نشستم،باهاشون آشنا شدم
به نظر آدماى خوبى ميان!!

 

سمیه بازدید : 16 شنبه 09 دی 1391 نظرات (0)
 
یه نکته ای خیلی فکرم و مشغول کرده ؟ ببینم کی میتونه جوابم رو بده

.

.

.


واقعا چرا همه پرنده ها نر و ماده شون یه اسم دارن ولی مرغ و خروس دوتا اسم متفاوت؟

سمیه بازدید : 13 چهارشنبه 06 دی 1391 نظرات (0)
 
ﻣﻨﻢ ﯾﻪ ﻣﻮﻗﻌﯽ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻝ ﯾﻪ ﻧﻔﺮ ﺑﻮﺩﻡ ))):
.
.
.
.
..
.
..
.
.
.
ﺍﻻﻥ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻝ ﻫﻤﻪ ﺍﻡ
ﺣﺘﯽ ﺷﻤﺎ ﺩﻭﺳﺖ ﻋﺰﯾﺰ

سمیه بازدید : 19 چهارشنبه 06 دی 1391 نظرات (0)

قلب من، دل من، خون توی رگهاي من، نفس من، جيگر من، خلاصه . . . . . . . . . . . . همه وجودم درد مي‌كنه، بايد برم دكتر ببينم چرا اينطوري شدم.

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 65
  • کل نظرات : 3
  • افراد آنلاین : 3
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 53
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 53
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 53
  • بازدید ماه : 64
  • بازدید سال : 126
  • بازدید کلی : 5,524